فسقلی عشق مامان و بابا

درد و دل های مریم با خودش (2)

1390/12/23 9:03
328 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

سلامی به سرمای این روزهای پایانی زمستان ،امروز بازهم آمدم تا بنویسم و باز هم برای دل خودم

ماهی که گذشت ماهی بود با فراز و نشیب زیاد برای من ، امید مجدد برای آمدن نی نی عزیزم ، اینماه داروهای بسیاری رو استفاده کردم پیش دکتر رفتم و از احتمال زیاد باردار شدنم خوشحالم کرد باز هم دارو استفاده کردم انواع آمپول و قرص و شیافت و .... بعد از گذشت یکماه و داشتن تمامی علائم بارداری که دیگر شک داشتم باز هم توهم است یا واقعیت بلاخره چهارشنبه 26 بهمن رفتم ازمایش خون دادم و منفی شد و بازهم ...........................

نمیدونم شاید ایندفعه کمتر ناراحت شدم و شاید دیگه به این شرایط عادت کردم قرار شده فعلا این دوماه دارویی استفاده نکنم البته خودمم تصمیم گرفتم فعلاً یکی دو ماهی بیخیال بارداری شم و بچسپم به زندگیم ، به خونه تکونی و کار و .... مشغولم هر چی خدا بخواد منم راضیم به رضای خدا.  خدایا اینقدر به مهربونی و کرمت مطمئنم و هیچ شکی ندارم که یا هنوز لیاقت مادری رو نداشتم یا شرایط برای اومدن یک نی نی توی زندگیم فراهم نبوده و خدای مهربونم باز هم همه چیز رو به خودت میسپارم که میدونم هر چیزی به صلاحم بوده همیشه برایم رقم زدی .

خدایا یکی از اون بهترین چیزهایی که توی زندگیم قرار دادی وجود علی عزیز و نازنین بود ، علی که اگر در کنارم نبود نمیدونم چطور میتونستم ناراحتیام رو فراموش کنم علی که نه تنها بهترین سنگ صبور توی زندگیم هست بلکه بهترین یار و همدمم هم هست خدایا هزاران بار شکرت میکنم و هیچوقت فراموش نمیکنم زمانی که دختر بودم و آرزوی ازدواج با یه نفر دیگه رو داشتم و هر چی به درگاهت دعا کردم دعامو براورده نکردی و الان بعد ازگذر زمان متوجه شدم که اینقدر بزرگ هستی و علت اینکه دعام رو مستجاب نکردی این بود که یکی بهتر رو میخواستی توی زندگیم بذاری . دوستت دارم خدای مهربونم

- روز جمعه 5 اسفند  فهمیدم سحر دوست عزیزم مامان ریحانه کوچولو پدر نازنینشو از دست داده خیلی ناراحت شدم بهش تسلیت میگم و امیدوارم خدا صبر بهش بده که بتونه ماههای آخر بارداریشم به سلامتی به پایان برسونه .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

ساناز
10 اسفند 90 12:32
ایشالا بهترین زمان ممکن نی نی نازنین تو هم تشریف میاره عزیزم


مرسی دوست خوبم برای تو هم همینطور
لیلا
10 اسفند 90 20:31
به وقتش میان . نینیامون دارن برامون ناز میکنن
دوستت دارم مامان مریم گل


ان شالله و توکل به خدا

مرسی عزیزم خیلی لطف داری منم دوستت دارم بوسسسسس
مامان دینا
13 اسفند 90 12:42
برایت بهترین ها را ارزو می کن م همیشه
یکی از کسانی که موقع زایمان یادش هستم حتما تویی


مرسی دوست عزیزم بزرگواری امیدوارم زایمان راحتی داشته باشی و به سلامتی
يك دوست
15 فروردین 91 22:13
عزیزم آهنگ صدایت با به دنیا آمدنت زیباترین ترانه زندگي مادرت ، نفس هایت تنها بهانه نفس کشیدنش و وجودت تنها دلیل زنده بودنش است ، پس با او بمان تا زنده بماند. تولدت مبارک