فسقلی عشق مامان و بابا

این روزهای من

1392/12/15 22:28
566 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

اول بگم خیلی وقت نیومدم بنویسم ببخشید !!!

این چند وقت بارها و بارها خواستم بنویسم اما همش گفتم آخه از چی بنویسم از حرفای تکراری ، از انتظار ، از ...........

این روزها حسابی مشغول درس بودم  ، اما همیشه و همیشه  نبود نی  نی و نیومدنش آزارم داده و میده . دکتر زیاد رفتم  ولی مثل اینکه فعلا قسمت نیست . توکلم به خداست . راضیم به رضای خدا

اگر خدا بخواد امام حسین طلبیده و 9 فروردین دارم میرم پابوسش .  خیلی خیلی خوشحالم . امیدوارم بتونم بنده خوبی باشم و شکرگذار این لطف بزرگ خدا .

وقتی شروع کردم بنویسم خیلی حرف داشتم ولی نمیدونم چرا دیگه ذهنم یاری نمیکنه

فقط میگم خدایا شکرت به خاطر همه داده ها و نداده هات شکر راضیم به رضای تو

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

آرام
16 اسفند 92 13:07
سلام عزیزم..خوبی خانومی؟ چقدر خوشحال شدم دوباره برگشتی،حسابی مشغول درس خوندنی ؟ گلم منم بچم رو از امام حسین دارم..خوش به حالت که داری میری کربلا..دلم پر کشید برای اونجا..واقعا یه تیکه از بهشته..میدونم با دست پر بررمیگردی عزیزم..توروخدا سلام منو بهشون برسون بگو بچم صحیح و سالم به دنیا بیاد میارمش پا بوستون..التماس دعای زیاد
زهرا
21 اسفند 92 16:50
به سلامتی عزیزم التماس دعای خیلی خیلی زیاد دارم خوش به سعادتت انشاالله صحیح و سلامت بری و برگردی
سحر
17 فروردین 93 4:26
خوش به سعادتت مریم جون. برای منم خیلی دعا کن. انشاأ الله با عنایت و دعای امام حسین(ع) به همه آرزوهات برسی چه خوب کردی که مطلب جدید نوشتی ، خیلی دلم برات تنگ شده بود
avqY_QoDL2vj8Wcp3GZzZ8KP3JK_tR5aCKpdzxIwMV4HGIT2RMxLBXoohD9BAW0b
24 فروردین 93 9:11
زيارت قبول خاله مريم مهربون پس ميگم چرا تو وايبر نيستي نگو رفتي كربلا