باز هم انتظار
امروز بازهم تصمیم گرفتم واست بنویسم نی نی عزیزم یکم داشتی مامانی رو امیدوار میکردی که اومدی توی دلم منم که طاقت نداشتم خیلی صبر کنم سریع رفتم و آزمایش خون دادم ولی دیدم جواب منفی بود ناراحت شدم ولی نه زیاد با خودم گفتم چون تو نی نی خوب و حرف گوش کنی هستی به حرف بابای عزیزت گوش کردی که بهت گفت حالا که پیش خدایی خوب بهش نگاه کن تا وقتی اومدی پیش ما هیچ وقت فراموشش نکنی و میدونم تو هم الان داری این کار رو انجام میدی ولی بدون مامانی آدم کم طاقتیه برعکس بابایی و تحمل اینو نداره که خیلی منتظر بمونه پس به خاطر دل مامان هم که شده زود بیا پیشم ...
نویسنده :
مامان مریم و بابا علی
19:26